غزل « خدا » سرودۀ فراز ملکیان
- ای روح و جان من چشمم از نور تو روشن
- ای که امکان نداشت بی تو از غم دل بریدن
- زیبای بی بدیل عالم از درک تو عاجز
- من عاشق می شوم با تو آری بی تو هرگز
- دور است از جان و تن درد تنها شدن
- تا هست یادت
- با من در من هستی و من در آرزویت به جستجویت
- از هر سو می روم دلم مرا می کشد به سویت ابر و باران و کوه و دشت و صحرا و رود و دریا
- در این ها دیده ام نشانه های بزرگی ات را خدا تو خدا تو خدای مقدسی
- که به داد دل همه می رسی به بزرگی و پاکی تو کسی نیست
- تو خدا تو خدای دو عالمی که به درد دل همه مرهمی
- به خدا که به غیر تو محرمی نیست تو خدای منی خدای من
- فراز ملکیان
- تاریخ ارسال:1403/4/12بازدید:16
سروده را با نوای مُنشدین زیر بشنوید: