غزل « عبادت » سرودۀ سید میر شافی قریشی
- هم عبادت هم دعا مخصوص اوست نیست و نبود مثل او محبوب و دوست
- او یقینا ارحم از هر مادری جز در او نیست بهر ما دری
- حاجبی نبود میان او و کس غیر از او نبود کسی فریادرس
- خلق عالم جملگی محتاج او عفو و رحمت سنت و منهاج او
- هر چه خواهی ز درگاهش بخواه رو مکن بر درگه کس جز اله
- تو بخوانی ایاک نعبد نستعین تا بدانی حجت اهل یقین
- فاستعین بالله فرموده نبی استعانت جز ز حق کار غبی
- پس بگو ایاک نعبد نستعین هم مشو از غیر الله مستعین
- مرد حق از حق همی جوید مدد کی بلا اذنش به وی خیری رسد
- بندگان را یار و هم یاور خداست خواندن غیر خدا بی‌شک جفاست
- تو فلا تدع مع الله را بخوان خواندن غیر خدا را شرک دان
- حق فلا تدع بگفته بر رسول غیر حق را کس نخواند جز جهول
- بندگانش جمله محتاج وی اند مالک جان و تن خود هم نی‌اند
- هر نبی در کار خود وامانده است بی‌گمان تنها خدا را خوانده است
- راه ایشان راه توحید است و بس جملگی محتاج او در هر نفس
- آن بزرگان مقتدا ما پیرویم در طریق حق ایشان می‌رویم
- سید میر شافی قریشی
- تاریخ ارسال:1403/4/12بازدید:7
سروده را با نوای مُنشدین زیر بشنوید:
