غزل « دلگیرم » سرودۀ فاروق پورحبیب

  • دلگیرم از وقتی که می گریی … دلخونم از اشکی که می ریزی … پایت برهنه روی قلب من … تا غصه در جانم برانگیزی … می فهمم ات مرد بلوچستان … از دردِ جانسوزی که لبریزی … دنیا برایت فقر آورده است … جز آن ندادت ارمغان چیزی … گریه نکـــن جانم فدای تو … مَردی که از این غصه بُگریزی … همچون «کهور» یا«چِش»، محکمتر … کی بشکنی ازباد پائیزی … هستی مقاوم،بشکنی حتی، … از ریشه می دانم که می خیزی … چون کوه تفتان استواری تو … آن صخره های محکم وتیزی … دست خدا پشت سرت ای مرد … باید زغم خوردن بپرهیزی
  • فاروق پورحبیب
  • تاریخ ارسال:1403/4/15بازدید:6
سروده را با نوای مُنشدین زیر بشنوید:
تبلیغات
تبلیغات از وب سایت رابط ارائه می شود.. «نغمه دات نت» هیچ مسئولیتی در قبال تبلیغات ندارد.