غزل « مناجات » سرودۀ ضیاء الرحمن فاروقی

  • خداوند دانا کریم و توانا کرم کن فتادم به دام تمنا
  • هوس ریشه کرده به عمق وجودم سیه شد ز عصیان همه تار و پودم
  • خدایا خدایا من حرمت دریدم به دنبال شیطان به هر سو دویدم
  • نه صبحی که از من ثنایت براید نه شامی که بر من به ذکرت سراید
  • شکستم تمام فرامین پاکت ملوث ز جرمم شده روی خاکت
  • خطاکار و عاصی مرید شیاطین منم ای خدایا گنهگار ننگین
  • تو گفتی مکن من خلاف تو کردم تو گفتی نرو من خلاف تو رفتم
  • من از روی جهلم حماقت نمودم خودم را سزاوار ذلت نمودم
  • به فرمان شیطان نگفتم نه اصلا خلاف تو سرشار همه لحظه من
  • خدایم ببخشا نفهمیده کردم پشیمان و تائب به سوی گردم
  • گنه مثل سمی دلم کرده ویران هلاکم خدایا نبخشی تو درمان
  • بکوبم درت را که تا زنده هستم خدایم تو هستی و من بنده هستم
  • مرا دست شیطان و نفسم مینداز که از جور این دو سیه دل شوم باز
  • مرا جز در تو نباشد پناهی به آواره خود بفرما نگاهی
  • ضیاء الرحمن فاروقی
  • تاریخ ارسال:1403/5/26بازدید:12
سروده را با نوای مُنشدین زیر بشنوید:
تبلیغات
تبلیغات از وب سایت رابط ارائه می شود.. «نغمه دات نت» هیچ مسئولیتی در قبال تبلیغات ندارد.