غزل « بیدار شو » سرودۀ سید میر شافی قریشی
- از یاد حق غافل مشو در بندگی کاهل مشو
- در امر دین جاهل مشو بیدار شو بیدار شو
- دنیای دون فانی بود هم لذتش آنی بود
- غفلت ز نادانی بود بیدار شو بیدار شو
- برخیز و شیطان کور کن نفس و هوا را دور کن
- یک لحظه یاد گور کن بیدار شو بیدار شو
- غفلت نکن از یاد حق از یاد آن رب الفلق
- کرده تو را خلق از علق بیدار شو بیدار شو
- ای خفته در خواب گران بیدار شو بیدار شو
- وامانده ای از کاروان بیدار شو بیدار شو
- دل را به یادش شاد کن از بند نفس آزاد کن
- از کاخ جنت یاد کن بیدار شو بیدار شو
- اندر ره نفس و هوا کردی به خود صدها جفا
- برگرد از این راه خطا بیدار شو بیدار شو
- اندر طریق آب و نان می کوشی از اعماق جان
- ای غافل از یاد جنان بیدار شو بیدار شو
- عاشق مشو بر این جهان هرگز مشو مفتون آن
- از آن چنان خوابی گران بیدار شو بیدار شو
- دل را ز عصیان پاک کن نفس و هوا را خاک کن
- قلب شیاطین چاک کن بیدار شو بیدار شو
- سید میر شافی قریشی
- تاریخ ارسال:1403/5/30بازدید:14
سروده را با نوای مُنشدین زیر بشنوید: