غزل « محمد » سرودۀ سعدی شیرازی
- ماه فروماند از جمال محمد سرو نباشد به اعتدال محمد
- قدر فلک را کمال و منزلتی نیست در نظر قدر با کمال محمد
- وعدهٔ دیدار هر کسی به قیامت لیلهٔ اسری شب وصال محمد
- آدم و نوح و خلیل و موسی و عیسی آمده مجموع در ظلال محمد
- عرصهٔ گیتی مجال همت او نیست روز قیامت نگر مجال محمد
- شمس و قمر در زمین حشر نتابد نور نتابد مگر جمال محمد
- چشم مرا تا به خواب دید جمالش خواب نمیگیرد از خیال محمد
- سعدی اگر عاشقی کنی و جوانی عشق محمد بس است و آل محمد
- سعدی شیرازی
- تاریخ ارسال:1403/5/6بازدید:14
سروده را با نوای مُنشدین زیر بشنوید: